عشق نافرجام

قسمت ششم

 ولی من پشیمون شدم سعی کردم فراموشش کنم ولی نشد خاطراتش ازیادم نمیرفت تا اسمش روی لبم می اوردم کلی گریه میکردم هزارجازنگ زدم نتونستم پیداش کنم دلم میخواست حداقل یه باردیگه عکسشوببینم یه باردیگه صداشوبشنوم دلم میخواست بهش بگم خیلی دوستت دارم ولی نشدمیخواستم بهش بگم چه قولایی بهم داده بود اگه یادش رفته یاداوریش کنم بگم برگرده ولی نشدهرکاری کردم پیداش کنم نشد تودلم کلی سواله چرا اون که شمارم داره بهم زنگ نمیزنه؟اون خاطرات قشنگمون یادشه؟اون دلش واسه من تنگ شده؟به من فکرمیکنه؟اونم عاشقمه؟پس بهم بگید با اون همه قسم الان کجاست چرامن تنهاهستم این سوالات تودلم هستن تاجوابشون ندونم ارامش ندارم نمیتونم به هیچ پسری فکرکنم و وابسته بشم چون هنوزجواب سوالاتم نمیدونم هنونمیدونم دوسم داره یانه ....



نظرات شما عزیزان:

کیاوش
ساعت19:50---13 ارديبهشت 1392
همشو میدونم.میدونی میدونم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: <-TagName->
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:,16:3به قلم: یه دوست ™